سوته دلان

هرکجا باشم آسمان مال من است

گفت جبران میکنم، گفتم کدام را؟
عمر رفته را؟
روح شکسته را؟
دل مرده از تپنده را؟
حالا من هیچ!..
جواب این تار موهای سفید را می دهی؟؟
نگاهی به سرم کرد و گفت:
وای...خبر نداشتم!
چه پیر شده ای!!!
گفتم: جبران میکنی؟؟؟
گفت: کدام را؟

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:جبران میکنی,,,,ساعت 15:54 توسط پریسا| |

ای غم ، تو که هستی از کجا می آیی؟
هر دم به هوای دل ما می آیی

باز آی و قدم به روی چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می
آیی!

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:ای غم,ساعت 15:17 توسط پریسا| |

شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد .

نوشته شده در چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:شبی غمگین,ساعت 14:22 توسط پریسا| |


Power By: LoxBlog.Com